مقاله بررسی دو رویکرد حافظهمحور و اندیشهمحور؛ به روشهای آموزش با تأکید بر روایات منقول از امام علی(ع) با word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی دو رویکرد حافظهمحور و اندیشهمحور؛ به روشهای آموزش با تأکید بر روایات منقول از امام علی(ع) با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی دو رویکرد حافظهمحور و اندیشهمحور؛ به روشهای آموزش با تأکید بر روایات منقول از امام علی(ع) با word
چکیده
مقدمه
مفهوم آموزش
مفهوم دانش
مفهوم خرد
الف) کارکرد نظری عقل
ب) کارکرد عملی عقل
تعامل دانش و خرد
مفهوم یادگیری
رویکرد اول: روشهای آموزشی حافظهمحور
اول) روش حفظ کردن
دوم) روش عادت دادن
رویکرد دوم: روشهای آموزشی اندیشهمحور
الف) روش مشارکتی
ب) روش حل مسئله
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی دو رویکرد حافظهمحور و اندیشهمحور؛ به روشهای آموزش با تأکید بر روایات منقول از امام علی(ع) با word
نهج البلاغه (1383)، ترجم محمد دشتی، بوشهر، موعود اسلام
ابن ابی الحدید، عزالدین (1404 ق)، شرح نهجالبلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی
احسایی، ابن ابیجمهور (1405ق)، عوالی اللئالی، قم، سید الشهداء
باقری، خسرو (1387)، درآمدی بر فلسف تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران، تهران، علمی و فرهنگی
ـــــ (1388)، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران، مدرسه
حکیمی، محمدرضا و دیگران (1400ق)، الحیاه، تهران، فرهنگ اسلامی
برنجکار، رضا، «عقل و تعقل از دیدگاه امام علی(ع)»، (بیتا)
جباری، کامران و سجادی، سیدمهدی «تبیین تربیت دینی ظاهرگرا و نقد آن بر اساس جریان عقلگرا» (بهار و تابستان 1388)، مطالعات اسلامی: فلسفه و کلام، سال چهل و یکم، ش2/82، ص 9-46
حرعاملی، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آلالبیت الاحیاء التراث
دهخدا، علیاکبر (1386)، فرهنگ متوسط دهخدا، به کوشش غلامرضا ستوده، تهران، دانشگاه تهران
سیف، علی اکبر (1386)، روانشناسی پرورشی نوین، تهران، دوران
شریعتمداری، علی (1376)، تعلیم و تربیت اسلامی، تهران، امیرکبیر
شعبانی، حسن (1389)، مهارتهای آموزشی و پرورشی، تهران، سمت
تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد (1388)، غررالحکم و دررالکلم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی
فرزانگان، زهرا، «عقل عملی و عقل نظری»، (بیتا)
فروغی، محمدعلی (1387)، سیر حکمت در اروپا، تهران، زوار
کاردان، علیمحمد (1387)، سیر آراء تربیتی در غرب، تهران، سمت
کلینی، محمدبن یعقوب (1365)، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه
مایر، فردریک (1374)، تاریخ اندیشههای تربیتی، ترجم علیاصغر فیاض، تهران، سمت
مجلسی، محمدباقر (1404ق)، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء
معلوف، لویس (1365)، المنجد فی اللغه و الاعلام، تهران، اسماعیلیان
نقیبزاده، میرعبدالحسین (1384)، نگاهی به فلسف آموزش و پرورش، تهران، طهوری
چکیده
امام علی(ع)، علم را بر دو نوع «مسموع» یعنی شنیدهشده از خارج و «مطبوع» یعنی نشئتگرفته از عقل تقسیم میکند. بر این اساس، حافظهمحوری و اندیشهمحوری دو نگرش عمد حاکم بر روشهای آموزش شمرده میشوند. هرچند امروزه بیشتر بر روشهای اندیشهمحوری تأکید میگردد، حافظهمحوری نیز یکی از رویکردهای پرکاربرد بهشمار میآید. نوشتار حاضر با هدف نشان دادن جایگاه و تفاوتهای این دو رویکرد، با تأکید بر روایات منقول از امام علی(ع) به روش توصیفی ـ تحلیلی، نخست با تعریف دانش و خرد و رابط میان آن دو، اهمیت آنها را در آموزش بررسی میکند، سپس به معرفی هریک از دو نگرش حاکم و روشهای مورد حمایت آنها میپردازد. بررسی موضوع، اگرچه برتری بهکارگیری تربیت عقلانی در آموزش را نشان میدهد، درعینحال، مشخص میکند که نباید روش تکرار و حافظهمحوری را بهطور کلی از نظر دور داشت
کلیدواژهها: دانش، خرد، حافظهمحوری، اندیشهمحوری.
مقدمه
انسان موجودی است که از نیروی تفکر برخوردار است و چون اجتماعی است، به آموزش نیاز دارد. آدمی در زندگی، چیزهای بسیار میآموزد و عادتهای گوناگونی را در مراحل مختلف رشد بهدست میآورد. برخی تمایلات، مثل فعالیتهای علمی، هنری، اجتماعی و دینی تا اندازه فراوانی آموختنیاند. همچنین، انسان در برخورد با طبیعت و همنوعان خود و در روبهروشدن با مسائل مختلف، لازم است مهارتهایی را بیاموزد که بتواند استعدادهای بالقو خویش را به فعلیت برساند. ازاینرو، آموزش مؤثر زیربنای توسع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. اینکه انسان چگونه این امور را میآموزد و در چه شرایطی این آموزشها میتواند سودمند باشد، مسئلهای اساسی است. در این نوشتار کوشیده شده تا با بررسی دیدگاه امام علی(ع) درباره مسئله مهم آموزش، دو رویکرد عمد حاکم بر روشهای آموزش، ویژگیها، محاسن و محدودیتهای آنها بیان و مشخص شود که هریک برای تربیت اثربخش افراد تا چه اندازه مناسب است
مفهوم آموزش
«آموزش» در فرهنگ لغت دهخدا عبارت است از عمل آموختن و تعلیم دادن. واژ علم بهمعنای اطلاع و آگاهی است و تعلیم حاکی از انتقال این اطلاع و آگاهی از شخصی به شخص دیگر است (باقری، 1387، ج 1، ص102). معمولاً فعالیتهایی را که معلم بهقصد آسان کردن یادگیری در یادگیرندگان، بهتنهایی یا به کمک مواد آموزشی انجام میدهد، آموزش مینامند (سیف، 1386، ص33). تعریفی جامعتر از آموزش را میتوان هرگونه فعالیت یا تدبیر ازپیش طرحریزیشدهای دانست که هدف آن آسان کردن یادگیری در یادگیرندگان است (همان، ص34). آموزش از جمله رفتارهایی است که همه افراد بشر بهطور دایم و بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به آن مبادرت میورزند؛ زیرا انسان از لحظ تولد در حال فراگیری آن است و این کار تا آخرین لحظ حیات، انسان را همراهی میکند. به بیان دیگر، این اصل باارزش در فرهنگ اسلامی بهصورت «زگهواره تا گور دانش بجوی» مصداق مییابد. مسئله مهم در آموزش افراد، چگونگی دستیابی به دانش و شناخت و درواقع روش آموزش افراد است. رویکردهای گوناگونی به این موضوع وجود دارد که هریک ویژگیهایی دارد، ولی قبل از معرفی آنها لازم است به ارتباط میان دو مفهوم اساسی خرد و دانش پرداخته شود
مفهوم دانش
«دانش» در فرهنگ لغت دهخدا، اسم مصدر از دانستن و بهمعنای دانایی، علم و فضل است. امروزه کلید هم نیازها داشتن دانش و اطلاعات است؛ چراکه بدون آن نمیتوان جامعهای غنی، مستقل و پویا بهوجود آورد. موضوع علم یا دانش به معلوماتی مربوط است که معلم آن را در اختیار فراگیر قرار میدهد یا فراگیر با مطالع منابع به آن دست مییابد. بر اساس طبقهبندی بلوم، هدفهای یادگیری در حیطه شناختی شامل شش سطح است: دانش، فهمیدن، به کاربستن، تحلیل، ترکیب و ارزشیابی. این طبقهبندی از سادهترین سطح شناخت یعنی دانش آغاز میشود و به پیچیدهترین شکل آن یعنی ارزشیابی و قضاوت میرسد. به بیان دیگر، برای رسیدن به هر سطحی از رشد فکری، ضرورت دارد مراحل پیشین گذرانده شده باشد (شعبانی، 1389، ص146-147). در اینجا، مفهوم دانش با نخستین سطح شناختی بلوم مطابقت دارد. دربار اهمیت دانش در قرآن آمده است: «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً» (طه: 114)؛ ای پیامبر بگو پروردگارا، بر علم و دانش من بیفزا. امام علی(ع) میفرمایند: «دانش بهترین راهنما و برترین شرافت است» (تمیمی آمدی، 1378، ج 2، ص162). تحصیل دانش بهاندازهای ارزشمند است که پیامبر اکرم(ص) نیز چهار محدودیت جنسیت، زمان، مکان و معلم را از دانش نفی کرده، میفرماید: «تعلّم و دانشجویی بر هر مسلمانی واجب است» (کلینی، 1365، ص30). و «علم را پیجویی کنید حتی اگر مستلزم سفر به چین باشد» (حر عاملی، 1409ق، ج 27، ص27) و بیاهمیت بودن نوع تعلیمدهنده را با بیان «حکمت را کسب کنید حتی اگر از گمراهان باشد، بیان میکند».(حکیمی، ج1، ص25)
مفهوم خرد
در فرهنگ لغت دهخدا، خرد به معنای عقل و هوش، قو دریافت، ادراک حُسن و قبح اعمال، تمیز نیک و بد امور آمده است. در لغت عرب، «عقل» بهمعنای بند و بازداری است؛ بازداری لازم برای تأمین سنجیدگی و پختگی در عمل. برای فهم دقیقتر از واژههای متضاد عقل نیز میتوان کمک گرفت. یکی از این واژهها جهل است که بهمعنای «عمل بدون تأمل» یا «عمل نسنجیده» است (باقری، 1388، ص21 و 23). در فلسفه و کلام برای عقل دو اصطلاح کلی درخور تشخیص است؛ در یکی از این دو اصطلاح، عقل موجودی است که ذاتاً و فعلاً مجرد بوده و بهطور مستقل، یعنی بدون تعلق به نفس و بدن، موجود است. دراصطلاح دیگر، عقل یکی از قوای نفس انسانی است؛ در این معنا، عقل با نفس متحد است و یکی از قوا و مراتب آن شمرده میشود و در برابر قوای خیال، وهم و حس قرار میگیرد. آنچه اینجا مدنظر قرار دارد، مفهوم عقل در اصطلاح دوم است. عقل در ادراک کلیات تواناست و میتواند مسائل نظری را از مقدمات بدیهی و معلوم استنباط کند. این عقل با ملاحظه مدرکاتش دو کارکرد دارد: نظری و عملی (برنجکار، بیتا)
الف) کارکرد نظری عقل
هرگاه کسی تلاشهای شناختی خود را بهگونهای کنترل کند که از انحراف در اندیشه مصون بماند و به شناخت صحیح موضوع موردنظر دست یابد، از عقل در سطح نظری استفاده کرده است (باقری، 1388، ص24). معلومات عقل نظری، احکام مربوط به حقایق خارجی و علم و آگاهی به چیزهاست. ادراک این معلومات میتواند به دو شکل باشد: نخست عقل با در نظر گرفتن مفاهیم جزئی شبیه به هم، یک معنای کلی را استنباط کند؛ برای نمونه، وقتی انسان وارد باغی میشود که هزار درخت دارد، هزار درخت مشخص را با چشم خود احساس میکند و از آنها، هزار تصور خیالی میسازد و سرانجام یک معنای کلی را که جدا از همه آن هزار درخت است، استنباط میکند. بنابراین، زمانی که انسان یک مفهوم کلی معقول را از جمیع اضافات ادراک مجرد میکند، این عمل را با عقل نظری خود انجام داده است. درواقع، میتوان گفت همه علوم بشری برپایه ادراک همین مفاهیم کلی بنا شده است؛ دیگر اینکه عقل پس از درک مفاهیم کلی، در مسیر طولی شناخت بهتدریج قادر به شناختهای کلی دیگر، یعنی شناخت مجردات میشود. این حقایق عالی که متعلق شناخت بشر قرار میگیرد و با عقل نظری درک میشود، شامل تجرد صفات نفسانی و تجرد موصوف آنها، یعنی نفس است (فرزانگان، بیتا). حضرت علی(ع) درباره کاربرد نظری عقل میفرماید: «عقل، اصل و منشأ علم و دعوتکننده به فهم است» (تمیمیآمدی، 1378، ج 2، ص 143). «آنکه تعقل کند، آگاهی مییابد» (همان، ص155). و «با عقل، کُنه حکمت بهدست میآید» (همان، ص 148)
ب) کارکرد عملی عقل
عقل در عین مشتمل بودن بر فهم و شناخت، به چیزی فراتر از آن دلالت دارد. برای مثال، در روایات تعبیر «عقل گفتاری» و «عقل کرداری» بهکار رفته است: «عقلوا الدین عقل وعایه ورعایه لا عقل سماع و روایه فانّ رواه العلم کثیر و رعاته قلیل» (نهجالبلاغه، 1383، ص474). عقل گفتاری حاکی از آن است که فقط فعالیت شناختی و گفتاری را هرچند به عمل درنیامده باشد، میتوان عقل نامید. بااینحال، تعبیر عقل کرداری به چیزی فراتر از شناخت ناظر است و حاکی از توجه و التزام عملی چیزی است که فرد آن را درک و فهم کرده است. بنابراین، عقل کامل مستلزم انسجام وجودی میان شناخت، انتخاب و عمل فرد است. هرگونه فقدان انسجام، بهگونهای فکر کردن و گون دیگر عمل کردن، نشان نابخردی است: «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» (بقره: 44)؛ آیا مردم را به نیکی فرمان میدهید و خود را فراموش میکنید با اینکه شما کتاب خدا را میخوانید؟ آیا نمیاندیشید؟ (باقری، 1387، ج 1، ص 153). دربار اهمیت و نقش جداکنندگی عقل بهعنوان تمیز نیک و بد امور و درواقع کارکرد عملی عقل، در سور «زمر» آیات هفده و هجده چنین آمده است: «آن بندگان مرا بشارت بده که چون سخن را بشنوند، نیکوترین آن را عمل کرده و پیروی میکنند، چنین کسانی هستند که خدا آنان را هدایت کرده و هم آنها به حقیقت خردمندان عالماند»
امام علی(ع) درباره کارکرد اخلاقی عقل میفرمایند: «کمال نفس با عقل بهدست میآید» (تمیمی آمدی، 1378، ج 2، ص 153) «عقل درختی است که میوهاش سخاوت و حیاست» (همان، ص142). «چیزی مانند عقل فضایل و کمالات انسان را زیبا نگرداند» (همان، ص157). عقل، خوب و بد افعال را به انسان مینمایاند و کمال آدمی و فضایل اخلاقیای همچون ادب، حیا، سخاوت، مدارا، جوانمردی، حلم، راستگویی و عدل با عقل شناخته میشوند. بنابراین، علم و دانش درحالی میتواند سودمند باشد که افزون بر خرد، با اخلاق نیز همراه باشد و ازآنجاکه عمل و اخلاق بر دیگری اثر متقابل دارند، هریک میتواند به نوبه خود سبب پیدایش دیگری شود. در آیه چهارده سوره «مطففین» پس از اشاره به صفات زشت گروهی از دوزخیان آمده است: «چنین نیست که آنها خیال میکنند، بلکه اعمالشان چون زنگاری بر دلهایشان نشسته است». این تعبیر بهخوبی نشان میدهد که اعمال نادرست همچون زنگار تیره بر قلب مینشیند و نور و صفای فطری آن را میبرد و درون انسان را تاریک میسازد و بهشکل خود درمیآورد
با توجه به مطالب پیشگفته، بهرهمندی از نیروی تفکر و آگاهی از رفتار خود، از ویژگیهای اصلی انسان بهشمار میآید. در اهمیت بهکارگیری نیروی عقل، امام علی(ع) میفرماید: «بالاترین بینیازی برخورداری از عقل است» (همان، ص146). همچنین میفرماید: «جز با کمک عقل نمیتوان بر مشکلات زندگی فائق آمد» (مجلسی، 1404ق، ص7). پیامبر اکرم(ص) نیز میفرماید: «نگرانی من بر امتم از فقر نیست، بلکه از سوءتدبیر و کمی میزان منطق و استدلال است» (احسایی، 1405ق، ج4، ص 39). اهمیت اندیشیدن و خردورزی بر کسی پوشیده نیست و احادیث متعدد ذکرشده نیز بر این موضوع تأکید دارد. انسان، با علم و دانش میتواند عقل خود را افزایش دهد. مشاهد طبیعت، تأمل در خویشتن و کسب تجربه از مواردی است که زمینههای خردورزی و رشد تعقل را در فرد فراهم میسازد
تعامل دانش و خرد